https://ganjepenhan.com/%d8%a7%d8%b2-%d9%88%d8%b7%d9%86-%d8%aa%d8%a7-%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86-%d8%8c-%da%af%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d9%87-%d9%90-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%db%8c-%d8%b9%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%84%d8%a8%d9%87-2/

به وسعت جهان

 در قسمت اول این نوشتار نگاهی کوتاه داشتیم به مفهوم کنشگری ، دیدگاه عبدالبهاء و مختصری از اقدامات و فعالیتهای  منطقه ای او ، اما همانطور که عنوان شد اقدامات عبدالبهاء ، محدود به منطقه خاصی باقی نمی ماند . او آرمانی جهانی دارد و معتقد است که هر اقدام چه کوچک و چه بزرگ ، لازم است در جهت خیر عموم و کمک کننده به بهبود شرایط ِ کل جهان باشد .

با در نظر گرفتن این موضوع ، در این قسمت به این مسئله خواهیم پرداخت که عبدالبهاء چگونه این اندیشه خود را در قالب رفتار و کنش خود متجلی میکند ، او چگونه فعالیتهای خود را بر مبنای دیدگاه جهان نگر ِ خود تنظیم می کند ؟

قبل از ورود به این مسئله شاید لازم باشد  نگاهی داشته باشیم به دو مفهوم « کنشگری در سطح جهان » و « کنشگری جهانی » که در این نوشته از آنها استفاده می شود . در این نوشتار ، مقصود از « کنشگری در سطح جهان » عبارت است از فعالیت برای بازتاب یک هدف ِ محلی ، منطقه ای و یا کشوری در سطح جهان ، برای بهتر شدن وضعیت در آن محله و یا کشور . مثل ِ ، فعالیت با استفاده از رسانه های جمعی ، سخنرانی و یا تظاهرات در سطح کشورهای مختلف دنیا ، جهت جلب توجه افکار مردم و یا سیاستمداران آنها به نبود آزادیهای مدنی در یک کشور ِ خاص .    

اما « کنشگری جهانی » به اقداماتی اطلاق میشود که در آن فرد و یا سازمان کنشگر ، معضل و مشکل عمومی و جهانی را هدف فعالیتهای خود قرار میدهد ، تا شرایط جهانی در خصوص آن موضوع را بهبود بخشد ، همچون کوشش برای ایجاد صلح عمومی در سراسر جهان . در این روش هم ، از رسانه ها ، شبکه های اجتماعی و طرق گوناگون برای آگاه سازی مردم و دولتهای جهان استفاده می شود ولی ، هم موضوع و هم محدوه ِ فعالیت ، جهانی است .

مقطعی مناسب

همزمانی زیست عبدالبهاء در قرون نوزده و بیست و قرار گرفتن در کوران تغییرات علمی ، سیاسی و اجتماعی ، نشان از وقوع اتفاقی داشت که لازم بود رخ دهد تا پازل ترکیب اندیشه عبدالبهاء و جهان نو ، تکمیل شود . جهان قدیم در حال پوست انداختن بود و دیدن این اتفاق برای عبدالبهاء بسیار شوق انگیز  .  گویی این دگرگونی آنچنان برنامه ریزی شده تا دنیا در این مقطع تاریخی ، شاهد تبلور اندیشه های این مرد ِ جهان اندیش باشد .

آغاز دگردیسی جهان برای عبدالبهاء که منتظر روزنی برای پرواز بود ، فرصت مناسبی را فراهم می کرد ، امروز او ابزار ارائه توانمندیهای خود را می توانست در اختیار داشته باشد . گشایشی گسترده برای کنشگری که آرمان جهانی دارد ، بسیار مطلوب به نظر می رسد .

«… امروز امکانات ارتباطی بسیار گسترده شده ، در واقع پنج قاره جهان ، همچون یک قاره دیده میشود ، و این سبب راحتی در سفر به کشورهای مختلف برای افراد ، در هم آمیختن و تبادل افکار و اندیشها است» (۱) نقل به مضمون

تسهیل ارتباطات یعنی امکان بیشتر برای دیده و شنیده شدن ، موقعیتی ایده آل برای فعالین عرصه اصلاحات اجتماعی به حساب می آید .عبدالبهاء با توجه به شناختی که از سازوکارها و ساختارهای جدید جهانی دارد سعی میکند از شرایط ارتباطی بوجود آمده در مسیر تحقق آرمانهای جهانی خود بهره بگیرد . افق گسترده نگاه عبدالبهاء با توجه به این باور وی که ،

« در این عصر جدید هر عمل خیری باید عمومی باشد  ، یعنی کل بشر را در بر بگیرد » (نقل به مضمون) (۲)

نشان از عزم او برای ایفای نقش کنشگری بین المللی و جهانی است ، زیرا بر اساس این تعریف باید گفت ، در عصر جدید که مقدمات شکل گرفتن اتحاد جهانی در حال پا گرفتن است ، لازم است هر عمل و کنشی ، رابطه خود را با موضوع خیر عموم و اتحاد جهانی ، حفظ نماید .  

  طرح اهداف جهانی 

سفرهای عبدالبهاء به غرب، خود پدیده ای جالب توجه در فعالیتهای کنشگری است که مشابه آن به ندرت دیده می شود . نفس این عمل ، یعنی اقدام به سفری طولانی که حدود سه سال طول میکشد و شامل کشورهای زیادی میشود ، به خودی خود ، نشان از نوعی اقدامی خاص از طرف چهره ای خاص دارد . مردی با قرار گرفتن در دوران کهولت سنی ، پس از تحمل دهه ها سختی ِ حاصل از تبعید و زندان ، عزمی برای فعالیت و کنشگری ، نه در سطح محلی و منطقه ایی ، بلکه جهانی دارد . عبدالبهاء می توانست تنها به این اکتفا کند که در گوشه ای نشسته فلسفه بگوید ، توصیه های خردمندانه داشته باشد و یا در باب اتحاد جهانی بنویسد ، اما این فیلسوف و اندیشمند عملگرا ، مدلی دیگر از روشهای کنشگری خود را به نمایش میگذارد ، حضور فیزیکی در جایی که لازم است باشد .  او میخواهد آنچه را که در سالیان تبعید و زندان برای آگاه سازی بشر گفته و  نوشته ، ولی به دلیل نبود ِ رسانه های اجتماعی مناسب و یا مخالفت با افکار او ، این اندیشها در قفس ِ جبر مکانی و زمانی محدود بوده و امکان انتشار مناسب نداشته را ، رو در رو با جهانی که تا دیروز به آن دسترسی نداشته در میان بگذارد .

 بر مبنای این پیشینه ، می شود گفت که وی محور فعالیتهای خود در غرب را بر چند موضوع مهم و اساسی متمرکز می کند .  

پشتیبانی و حمایت از موضوعات ، کنشگران و جنبشهایی که به اموری همچون تساوی حقوق زن و مرد و برابری های نژادی می پردازند.

اقدام برای آشتی و نزدیکی دو دیدگاه و دو سیستم اجتماعی به ظاهر متضاد ، که با نام برگرفته از جغرافیا ، شرق و غرب نامیده میشوند . 

تلاش برای ایجاد رویکرد دوری از جنگ و استقبال از صلح در بین مردم ، دولتمردان و نخبگان جهان .

و در نهایت ، پی ریزی و گسترش نوعی فرهنگ برخاسته از باور به یگانگی نوع انسان ، که موجب حرکت خود خواسته مردم جهان به طرف ِ همکاری ، همیاری و اتحاد جهانی شود .

با آغاز سفرهای عبدالبهاء در سال ۱۹۱۱ به کشورهای غربی از جمله انگلستان ، کانادا ، فرانسه ، آلمان و آمریکا ،  فصلی جدید و پهنه ایی گسترده برای فعالیتهای وی فراهم میشود . جهان غرب که در آن زمان ، جنبش های سیاسی ، اجتماعی و فعالیتهای گوناگون در حوزه های برابری زن و مرد و یا رفع تبعیض نژادی را تجربه می کرد ، اینک کنشگری صاحب سبک با ویژگیهای خاص خود را میزبان می شود ، یک فعال اجتماعی شرقی که حضور او در قلبِ جهان ِ غرب و تاثیر گذاری او بر اندیشمندان ، دانشگاهیان و فعالان ، برای آنها هم همچون یک اتفاق ِ غافلگیر کننده است . بسیاری از اهالی غرب ، از مردی آمده از شرق ، انتظار ایجاد چنین موجی را نداشتند، شاهد این مدعا ، تیتر نشریات و روزنامه های آن زمان که به تمجید از وی پرداخته اند و استقبال پرشور از عبدالبهاء در دانشگاهها و اماکن مذهبی مربوط به ادیان مختلف .

نگاهی به تاریخ ایران به ما میگوید ، تقریباً از زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار  به تدریج زمزمه های تجدد خواهی در ایران با فعالیت افرادی همچون « عباس میرزا »  ،  «میرزا بزرگ فراهانی » و افراد دیگر در ایران آغاز شد و این مقدمه ای شد تا در سالیان بعد ، تعدادی از نخبگان و صاحب منصبان دولتی و غیر دولتی ، همچون محمد قزوینی ، سید حسن تقی زاده ، محمد علی فروغی و تعدادی دیگر ،  سفرهایی به غرب داشته باشند ، عمده دلائل سفر این بزرگان ، آشنایی با دنیای جدید ، بهره گیری از مواهب غرب و یا الگو برداری از بعضی روشهای سیاسی و یا اجتماعی برای بکارگیری در ساختارهای سیاسی و اجتماعی ایران  بود. (۳) 

 به جرأت می توان گفت که در این دوران و پس از آن ، شخصیتی همچون عبدالبهاء نداشتیم که با اطمینان کامل به داشته های فکری و توانمندی عملی خود ، با وجود سختی ها و مشکلات فراوان ، اقدام به سفری طولانی در غرب کرده و در اوج  توانمندی و غرور حاصل از موفقیتهای روزافزون ِ فلسفی و علمی ، و مهمتر از همه ، قدرت گیری اندیشه های مبتنی بر ناسیونالیسم در غرب ، کارکرد جدید و متهورانه ای برای یک اندیشمند ایرانی تعریف کرده و هدف خود از سفر به غرب را اینچنین اعلام نماید : 

« … من این سفر را برای الفت شرق و غرب می نمایم ، امیدوارم شما هم مدد نمایید … » (۴) 

چنین ادعایی در آن زمان که شرق و غرب نماد دو جهان متضاد از نظر اندیشه و عملکرد به نظر می رسیدند و با توجه به اختلاف صد و صفری که در بیشتر مسائل بین شرق و غرب وجود داشت ،از نظر بسیاری غیر ممکن و یا بیش از حد آرمانی و خیالی به نظر میرسید . اما عبدالبهاء آمده است با تکیه بر تئوری امکان ِ چنین اتحادی و بهره گیری از فضای جهانی ایجاد شده ، مقدمات و بستر سازی چنین نزدیکی و همراهی را با کمک اندیشمندان و صاحبنظران غرب فراهم آورد . 

 از نظر عبدالبهاء شرق و غرب ، دو واقعیت متضاد  نیستند ، آنها دو موقعیت مکمل هم هستند ، هر دو چیزهایی برای ارائه به همدیگر دارند . دو نوع جهان بینی که ، گر چه به ظاهر ناهمگون ، ولی امکان همگونی آنها فراهم است ، سوء نیت ها ، اتفاقات و کم کاریهایی موجب شده تا خصوصیات هر یک ، از طرف دیگری به خوبی شناخته نشده و جهان کنونی به دو بخش به ظاهر متضاد تقسیم شوند ، عبدالبهاء هدف خود را جمع این دو صورتِ به ظاهر متضاد میداند . او آمده است تا لزوم و نتایج یک اتحاد را روشن سازد ، سود ِ این اقدام برای کل جهان را تشریح و پایه گذار ِ امکانی باشد که بسیاری یا به آن نیاندیشیده اند و یا آن را امکان پذیر نمی دانند.

به نظر می رسد برای عملی کردن این تئوری ، عبدالبهاء روشی را بکار می گیرد که می توانیم آن را در قالب کنشگری « فراملی گرایی» (Transnationalism) در نظر داشته باشیم . ایجاد نوعی هدف مشترک ، برای همه انسانها ، ورای مرزهای تعیین شده . 

 در واقع کنشگرایی « فرا ملی گرایی » سعی در ایجاد روابط و پیوندهای اجتماعی بین مردم در سراسر مرزهای ملی کشورها دارد ، این روش امروزه به دلیل توان تاثیر گذاری آن ، بسیار مورد استفاده قرار میگیرد .  زیرا می تواند به افزایش درک و اعتماد متقابل افراد در کشورهای مختلف کمک کرده  و در عین حال دوستی های بین المللی را امکان پذیرتر و محتمل تر سازد. 

« .. کنشگری فراملی به طور فزاینده ای به عامل پویایی جهان تبدیل شده است  ، در دهه های اخیر هزاران بازیگر فراملی ، شبکه های حمایتی ، جنبش‌های اجتماعی، سازمان‌های غیردولتی و سایر فعالان ، برای اهداف مختلف در رابطه با حقوق بشر، محیط‌زیست، حقوق زنان، توسعه، صلح و غیره تلاش می‌کنند. در مجموع، کنش‌گری فراملی ویژگی بنیادی نظام دولت-ملت مدرن را به چالش می‌کشد . » (۵) 

فعالیتها و تلاش و اقدامات عبدالبهاء برای برقراری چنین ارتباطی بین مردم کشورهای مختلف را می توان اوج تفکر و دقت ِ نقشه راه یک کنشگر جهانی دانست . ایجاد یک پیوند و حلقه جهانی ، حول موضوعی همچون باور به یگانگی و برابری انسان ها که می تواند خواست مشترک جوامع بشری باشد ، از نظر عبدالبهاء کوشش در این مسیر ، پیدا کردن حلقه مفقوده ای است که میتواند سبب تغییرات عمده در شیوه های عمل گردد و بنیانهای مبتنی بر جدایی و تفرقه که ساختارهای فعلی بر آن استوار است را بر هم زده و ساختارهای منبعث از خیر عمومی را جایگزین نماید . به نظر می رسد این روش عمل عبدالبهاء از دید دانشمندان و فعالین اجتماعی در آن دوران دور نمانده ، چنانکه در مورد نوع عملکرد عبدالبهاء گفته شد :

«  او قطعا شرق و غرب را متحد خواهد کرد، زیرا او راه عرفانی را با پاهای عملی طی می کند.. » (۶)

مفهوم دیگری که که عبدالبهاء در غرب دنبال میکند ، کوشش برای تعدیل ِ برداشت افراطی از مفهوم « ناسیونالیسم » یا ملی گرایی است . عبدالبهاء در اوج مقبولیت و گسترش ناسیونالیسم در جهان ، می کوشد خطرات ناشی از غلبه اندیشه های تعصب آمیز بر مسئله ملی گرایی را گوشزد نماید . او به دنبال جلب توجه اندیشمندان ، نخبگان ، سیاستمداران و مردم به این موضوع حیاتی است که ، در پشت این واژه زیبای ملی گرایی و یا وطن پرستی که با تفسیر افراطی از مضمون اصلی خود ، که همانا عشق  و علاقه به وطن خود داشتن است خالی شده ، و معنایی ضد وحدت جهانی به خود گرفته ، دنیایی از اختلاف ، کینه ، تعصب و میل به جنگ نهفته است که هر لحظه می تواند فوران نموده و خسارات مادی و روحی بزرگی به تمدن بشری وارد نماید .

عبدالبهاء وقوع این حادثه را محتمل میداند ، پس میکوشد با هدف ِ تحت تاثیر قرار دادن ِ دانشگاهها ، سیاسیون ، نخبگان علمی ، صنعتی و همچنین مراکز ادیان که نقش کانونهای مرجع را دارند ، با اقداماتی همچون حضور فیزیکی و سخنرانی در آن مراکز ، و یا اقدام به گفتگوهای دو طرفه ، موقعیت بغرنج جهان را تشریح نماید ، با امید به اینکه بتواند دیدگاه مخالفان جنگ و موافقان صلح را تقویت نماید . اخطاری که در مورد آغاز جنگ در بالکان و گسترش آن در اروپا می دهد و یا سخنرانی وی در دانشگاه « استنفورد » که در جمع اساتید و دانشجویان انجام میشود ، دقیقاً  در این راستا قرار دارد . عبدالبهاء به اساتید و دانشجویان حاضر  یادآور می شود که ، جنگ ، جدال و درگیری بر سر خطوط فرضی موجود ، در شأن انسان مدرن نیست ، این خطوط فرضی که مرزهای کشورها را مشخص میکنند ، واقعیت رابطه انسان و جهان را تعریف نمی کنند ، با تعصب و پافشاری برای افزایش و گسترش ِ این خطوط فرضی ، نتیجه ای جز ویرانی نخواهیم داشت . کره زمین ، سرزمین هر انسان است ، یک جهان ، یک انسان .

یکی دیگر از محورهای اصلی فعالیتهای عبدالبهاء در طول دوران کنشگری او ، رسیدن به راهکارهایی برای دور شدن از جنگ که معمولاً  به عنوان یک راهکار مرسوم برای حل مشکلات از آن استفاده می شود و نزدیک شدن به روش گفتگو و همفکری و ارتباط صلح آمیز است .

 کمتر ملاقات و یا سخنرانی از عبدالبهاء می توان پیدا کرد که وی در آن از صلح و نیاز جهان به آن سخن نگفته باشد . او به عنوان کنشگری ضد جنگ بارها احتمال وقوع جنگی بزرگ را به رهبران اروپا گوشزد میکند .  عبدالبهاء در تمام دوران حیات خود ،  از همکاری و همراهی با افراد و سازمانهایی که برای برقراری صلح در جهان کوشش می کنند استقبال میکند ، فرستادن نماینده و ارسال نامه به « کنفرانس بین المللی صلح لاهه » (۷) ، دیدار و گفتگو با دانشمندان ، نویسندگان ، سران مذاهب و چهره های سرشناس اجتماعی و فعالین و کنشگران صلح همچون ، « برتا سوتنر » فعال صلح طلب اتریشی و اولین زن برنده جایزه صلح نوبل ، و منشی ِ  «جامعه صلح آمریکا» از جمله این اقدامات است . وی با حضور در مجامع مختلف ، مراکز دینی ادیان و باورهای گوناگون و تشویق آنها به برقراری نوعی پلورالیسم دینی ، سعی در کم رنگ نمودن نقش تعصب در ایجاد ساختارها ، تصمیم گیریها و هنجارهای اجتماعی دارد .  او با سخن گفتن از نکبت جنگ و سرور صلح ، و ارائه راهکارهایی برای پایان جنگ و برپایی صلح عمومی و  تشویق صاحبان قدرت به عملگرایی ، برای گسترش صلح در جهان تلاش میکند .

 در این رابطه و در زمانهای مختلف ، وی پیشنهاد تشکیل مجلس و یا سازمانی جهانی ، شامل تمام کشورهای دنیا و دارای قدرت اجرایی کافی را برای حل اختلافات و مشکلات بین المللی را مطرح میکند . مکانیزمی که از نظر عبدالبهاء می تواند کارساز باشد . وی این روش عمل را اینگونه تشریح می کند :

« راه پایان جنگ ، رسیدن به صلح عمومی است . برای رسیدن به صلح عمومی لازم است سازمانی جهانی با عضویت تمام کشورهای جهان تشکیل شده که دارای قدرت اجرایی کامل باشد . تمام اختلافات کشورهای جهان برای رسیدگی به این سازمان جهانی ارائه شده ، و آن تصمیمی که در این سازمان گرفته شود ، باید برای همه قابل پذیرش باشد .» (۸) ( نقل به مضمون ) 

 رفع تبعیض نژادی و نابرابری های موجود بین زنان و مردان ، از نظر عبدالبهاء یکی از اقدامات اساسی لازم برای کم شدن موانع و مشکلات پیش روی بشر است . او برای پاک کردن این لکه ها از صورت تمدن جدید میکوشد . در غرب با تشویق زنان برای رسیدن به برابری کامل ، در شرق با آگاهی سازی و فراهم آوردن امکان تحصیلات برای آنها در این مسیر قدم بر میدارد . تکریم و تجلیل گفتاری و عملی از افراد سیاهپوست در سفر به امریکا و در زمانی که تبعیض نژادی تقریباً  به عنوان یک هنجار اجتماعی از سوی بسیاری از مردم آمریکا پذیرفته شده بود ، کنشی است شجاعانه که تنها از عهده افراد قلیلی همچون ، عبدالبهاء بر می آید.  عبدالبهاء با ارج نهادن به سیاهپوستان که گرفتار اندیشه نژاد پرستی در آمریکا بودند و با تشویق زنان و مردان سفید پوست برای ازدواج با همدیگر سعی در شکستن ِ این تابوی اجتماعی دارد .

وطن و جهان

عبدالبهاء را فعالی میدانیم که همزمان از دو روش ِ کنشگری در سطح جهان و کنشگری جهانی ، استفاده میکند ، زیرا هدف و مقصود او از اقدامات و فعالیتهای اجتماعی ، در عین حال که میتواند محدوده خاصی را پوشش دهد اهداف بلند مدت و موضوعات جهانی را نیز ، در بر می گیرد. وی همزمان که کوشش میکند تا موجبات ارتقاع جایگاه زن در کشور خود را فراهم آورد ، مسئله جایگاه زنان در دیگر نقاط دنیا را نیز مد نظر دارد . گفتار او در دیدار با زنان ترقی خواه اروپا و توصیه به آنها برای کوشش و تلاش بیشتر برای بدست آوردن حقوق کاملتر ، نشان میدهد که وی کاملاً ، با شرایط و موقعیت زنان و پیشرفت نسبی آنان در مسئله برابری حقوقی در آن قاره آشناست . (۹) 

بر مبنای چنین نگرشی ، عبدالبهاء در دیدار از غرب تاکتیکی دو وجهی را اتنخاب می کند  ، از یک سو با آگاه سازی جهان از مشکلات ، معضلات و موانع رشد در شرق که وطن او نیز شامل آن می شود ، دست به نوعی کنشگری در سطح جهان میزند تا بتواند با آگاه سازی افراد ذی نفوذ ، دولتمردان ، دانشگاهیان  از وضعیت اسفبار شرق ، موجبات  انتقال علم و دانش نوین ، صنعت و تکنولوژی به شرق را فراهم آورده و موانع رشد در منطقه خود را بر طرف نماید ، آنچنانکه در یکی از مراکز علمی در آمریکا می گوید :

« … امیدم چنان است که شماها هم همت کنید و در ممالک شرق مدارس مهمّه بنا کنید ….. تا ممالک شرقیه نیز مطابق غرب شود » (۱۰) 

  همزمان با فعالیتی که برای ایجاد تغییرات در شرق انجام می دهد ، در قامت یک کنشگر جهانی با طرح ایده هایی همچون اتحاد شرق و غرب ، صلح عمومی ، سعی در گسترش فرهنگ همکاری و همیاری در جهان  برای رسیدن به اتحادی بزرگ و فراگیر در بین مردم جهان دارد.  

ملاقات عبدالبهاء با فعالین و کنشگران مطرح در غرب همچون « امیلین پنک هرست » (۱۱) ، « شارلوت دسپارد » (۱۲) و یا ملاقات با افرادی همچون « روزولت » ، « ساموئل گومپرز » رئیس اتحادیه کارگران آمریکا (۱۳) و بسیاری دیگر از کنشگران مدنی و چهره های مرجع در کشورهای مختلف ، از جمله مصر در افریقا و چندین کشور اروپایی و آمریکای شمالی ، همچنین صدها سخنرانی که برای ده ها هزار نفر در طول این سفرها انجام میدهد ، یک واقعیت از فعالیتهای عبدالبهاء را نشان میدهد ، کوشش میدانی برای ایجاد یک همبستگی فکری و عملی حول محور صلح و اتحاد جهانی در بین مردم و نخبگان جوامع در سراسر جهان ، یک « کنشگری فراملی » که می تواند روندی بزرگ را برای تحقق این آرمانها آغاز کند .

کنشگری جهانی با خصوصیات ویژه 

امروزه اگر بخواهیم لیستی از کنشگران تاثیر گذار در چند قرن اخیر را در اختیار داشته باشیم ، بی شک اسامی افرادی همچون « مارتین لوتر کینگ ، مهاتما گاندی ، نلسون ماندلا ، روزا پارکس ، سیمون دوبوآر ، مادر ترزا ، جزء اولین اسامی خواهند بود که  بدست خواهیم آورد . بی تردید جهان امروز در بسیاری از جهات مدیون چنین کنشگرانی است که با فعالیتهای خود ، علاوه بر تاثیر گذاری و ایجاد تغییرات ساختاری در محیط خود ، موجب ایجاد روندهایی در دیگر نقاط جهان شدند . این موضوع واقعیتی است انکار ناپذیر که نشان از وجود افراد تاثیر گذار ، قدرت و توانایی عمل و فعالیت های اجتماعی آنها دارد . اما به نظر می رسد این لیست می تواند کامل تر هم باشد .

سیر حرکت و اقدامات عبدالبهاء از اولین اقدام عملی که بصورت رسمی با نوشتن رساله مدنیه آغاز شده و در ادامه با اقداماتی همچون سخنرانی ، نوشتن نامه و حضور میدانی در کشور های شرقی و غربی جهت تغییر افکار زمامداران ، نخبگان و مردم ادامه یافت ، از وی چهره ای  فعال در عرصه جهانی با ویژگیهای خاص به نمایش می گذارد .  ویژگی خاص از این نظر که ، فعالیتهای عبدالبهاء ، به سرزمین و منطقه مشخصی محدود نمیشود ، از محله تا کل جهان را در بر می گیرد .

منحصر به هیچ جنسیت ، رنگ پوست و نژاد خاصی نیست ، سوژه او انسان است

دین ، ایدولوژی و باور مخصوصی را در بر نمیگیرد ، منطبق با روش تکثر گرایی یا پلورالیسم در همه ابعاد دینی ، سیاسی و اجتماعی آن است

از نظر نحوه اجرایی ، هم کنشگری مستقیم و هم عمومی را در بر میگیرد .

کنشگری در سطح جهان و کنشگری جهانی را تواما به پیش میبرد .

اقدامات و فعالیتهای او ، بهبود شرایط حال و ساختن ِ آینده را هدف گذاری میکند .  

اهدف غایی او همچون صلح و اتحاد ، بر مبنای اهداف و محدوده جهانی نشانه گذاری میشود .

با مطالعه در الگوی رفتاری عبدالبهاء در طول حیاتش و نحوه فعالیتها و اقدامات او می توان نمونه ای جامع از مفهوم کنشگر و کنشگری را به نسل امروزی معرفی کرد ، الگوی رفتاری که خود میتواند تعریفی تازه از مفهوم کنشگری باشد . براین اساس معتقدیم که ، اگر آنچه عبدالبهاء در طول دوران فعالیت خود گفت و انجام داد ، بصورت منصفانه و بر مبنای واقعیتهای تاریخی مورد بررسی قرار بگیرد ، بدون شک ،  نام عبدالبهاء در صدر لیست کنشگران چند قرن اخیر قرار خواهد گرفت . 

گر چه باور داریم که هر نوع فعالیت مدنی و اجتماعی ، هرچند محدود به سرزمین و موضوعی خاص ، به دلیل ایجاد تغییرات در آن محیط و آغاز روندی تازه ، تاثیرات خود را به روی دیگر افراد و دیگر مناطق خواهد گذاشت ، همچنانکه اقدامات « مارتین لوتر کینگ » برای تساوی نژادی ، منحصر به آمریکاه نبوده و الهام بخش بسیاری در دیگر کشورها شد ، ولی بر مبنای پی ریزی اهداف اولیه ، شاید بتوان مدعی بود که ،  اگر « مارتین لوتر کینگ » برای برابری نژادی در سرزمین خود فعالیت میکند و یا اگر « مهاتما گاندی » و یا « نلسون ماندلا » برای آزادی و استقلال ملت و کشور خود می کوشند و اگر کنشگری همچون « سیمون دوبوآر » برای برابری زنان می جنگد ، عبدالبهاء برای بدست آمدن ِ  برابری نژادی ، عدالت اجتماعی ، تساوی زنان و مردان ، آزادی و صلح ، برای همه بشر می کوشد ، تا ارمغانی به همه انسانها در کل جهان هدیه دهد . عبدالبهاء ، فرزند جهان است ، شرق ، غرب ، شمال و جنوب برای او یک معنی را تداعی میکنند ، او آرزو دارد خیمه اتحاد و همبستگی و پرچم صلح را نه تنها در سرزمین خود ، بلکه در وسط عالم بر افراشته کند . استعاره ای از صلح و اتحاد برای همه دنیا ، این رویای عبدالبهاء است . رویای یک فرزند ِ جهان . (۱۴)

************************************************************************************

یادداشتها :

  • ۱ – مکاتیب حضرت عبدالبهاء ، جلد ۱ ، ص ۳۵۷
  • ۲ – خطابات حضرت عبدالبهاء ، جلد ۳ ، ص۱۰۳
  • ۳ – عباس میرزا ، فرزند فتحعلی شاه قاجار و ولیعد ایران ( ۱۲۰۲ – ۱۲۴۹ه.ق ) / میرزا بزرگ فراهانی ، وزیر عباس میرزا / میرزا محمد بن عبدالوهاب قزوینی مشهور به علامه قزوینی ( ۱۲۵۶ – ۱۳۲۸ ه.ش ) ادیب و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران / سید حسن تقی زاده ، از رجال سیاسی و شخصیت علمی و فرهنگی ایران (۱۲۵۷ – ۱۳۴۸ ) / محمد علی فروغی دردشتی (۱۲۵۴- ۱۳۲۱) نویسنده و سیاستمدار ایرانی
  • ۴ –  خطابات حضرت عبدالبهاء ، جلد ۲ ، ص ۸
  •  TRANSNATIONAL ACTIVISM AND WORLD POLITICS  -۵
  • ۶ – دیوید « دیوید استار جردن » (David Starr Jordan؛ ۱۹ ژانویهٔ ۱۸۵۱ – ۱۹ سپتامبر ۱۹۳۱) یک آبزی‌شناس و آموزگار اهل ایالات متحده آمریکا بود. او رئیس دانشگاه ایندیانا و اولین مدیر دانشگاه استنفورد بود.
  • ۷ – کنفرانس بین المللی صلح ( سازمان مرکزی برای صلح دائمی ) در سال ۱۹۱۵ در شهر لاهه تاسیس شد .  
  • ۸ – منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء ، جلد ۱ ، ص۲۴۱
  • ۹ – « …  شما باید شب و روز بکوشید کسب کمال کنید تا در فضائل عالم  انسانی مساوی با مردان باشید …. زنها در اروپا خیلی ترقی کرده اند اما هنوز بدرجهء رجال ( مردان ) نرسیده اند . امید من چنانست که بدرجه رجال برسند آنوقت عالم انسانی کامل میشود . »  (خطابات حضرت عبدالبهاء ، جلد ۱ ، ص ۱۶۴ )
  • ۱۰ – خطابات حضرت عبدالبهاء ، جلد ۲ ، ص ۸۱
  • ۱۱ – ( اِمِلین پَنکهِرست (Emmeline Pankhurst (۱۸۵۸ _ ۱۹۲۸ ، فعال حقوق زنان اهل بریتانیا . املین پنکهرست معتقد بود که حق رأی زنان، زندگی سیاسی را از پایه دگرگون خواهد کرد، و حس جدید نوع‌دوستی و اخلاق را به وجود خواهد آورد 
  • ۱۲ – ( Charlotte Despard بنیان گذاران و رهبران جنبش حقوق زنان ، رمان‌نویس انگلیسی-ایرلندی . او یکی از اعضای مؤسس لیگ آزادی زنان ، جنگ صلیبی صلح زنان ، و اتحادیه حق رای زنان ایرلند .
  • ۱۳ –  گامْپِرْز، ساموئِل (۱۸۵۰ـ۱۹۲۴)(Gompers, Samuel)از رهبران جنبش کارگری امریکا ، مؤسس و رئیس فدراسیون کارگران امریکا .
  • ۱۴ -از دل و جان آرزو مینمایم که روزی آید که خیمه وحدت عالم انسانی در وسط عالم بلند شود و عَلَم صلح عمومی بر جمیع آفاق موج زند . ( من مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد ۱ ص ۲۱۹ )

کتابشناسی :

  •  _ عبدالبهاء ، خطابات حضرت عبدالبهاء ، جلد سوم ، ناشر : لانگنهاین (آلمان ) – لجنه ملی نشر آثار امری به لسان های فارسی و عربی ، بی تا
  • _ عبدالبهاء ، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء ، جلد اول ، ویلمنت (ایلی نویز) baha’i publishing trust ۱۹۷۹ م 
  •  _ عبدالبهاء ، من مکاتیب حضرت عبدالبهاء ، شماره یک ، ناشر : دارالنشر البهائیه فی البرازیل ، بی تا
  •  _  عبدالبهاء؛ مجموعۀ خطابات حضرت عبدالبهاء، جلد دوم؛ لانگنهاین (آلمان): لجنۀ ملی نشر آثار امری به لسان‌های فارسی و عربی؛ ۱۹۲۷
  • _ عبدالبهاء ، مکاتیب حضرت عبدالبهاء ، جلد ۱ ، ناشر : موسسه ملی مطبوعات امری – ایران ، بی تا
  • _ International Journal of Economic and Administrative Studies
  • TRANSNATIONAL ACTIVISM AND WORLD POLITICS
  • By : Engin I. ERDEM
1
  • صالح پویا

.دنکیم لاسرا و یسررب ار نآ یدوز هب ام میت .تسا هدش لاسرا امش هاگدید

ارسال دیدگاه

حد اکثر ۵۰۰ کلمه

28 دقیقه

مقالات اخیر

فیلم های اخیر