https://ganjepenhan.com/%d8%b2%d9%86-%d9%88-%d9%86%d9%82%d8%b4-%d8%a2%d8%a8%d8%a7%d8%af%da%af%d8%b1%db%8c-%d8%a2%d9%86-%d8%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%d9%87-%d8%b9%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%84%d8%a8%d9%87%d8%a7/

 مجموعه ای از توفیقات ، همچون گسترش علم ، تکنولوژی و تسهیل روش زندگی ، در کنار ناکامی ها و نقاط سیاهی همچون ، بی عدالتی ، جنگ و فقر  ، تصویری واقعی از تابلو جهان ما است . تابلویی که بدون شک حاصل اندیشه و عمل انسانها است . اینکه ، چرا انسان خردمند تا کنون موفق به پاک کردن نقاط سیاه از سطح این تابلوی جهانی نشده ، سوالی است در راستای تاریخ . جستجو برای رسیدن به پاسخ این سوال ، دو احتمال کلی را در برابر ما قرار میدهد . 

احتمال اول آن که ، قبول کنیم خصوصیات بیولوژیکی ، توان و قدرت انسانها بیش از این نیست ، باید چنین شرایطی را پذیرفت و امیدی به بهبود اوضاع نداشت و بر همین منوال ادامه داد ، و احتمال دوم اینکه ، انسانها توانمندی و قدرت کافی برای حل این مشکلات را دارند ولی بنابر دلایل مختلف موفق نشده اند از همه توان و قدرت خود بهره برداری نمایند . 

 در این مقاله در نظر است نگاهی داشته باشیم به اندیشه ها و نظرات « عبدالبهاء » که از طرفداران احتمال دوم و معتقد به توانمندی های انسان برای ساختن جهان خود است . عبدالبهاء معتقد است که ساختار وجودی انسان ، نشان دهنده  توانایی او برای عبور از مشکلات و حل چالشهای پیش رو است ، به شرط آنکه این توانایی را بشناسد و از آن استفاده بهینه نماید . توان ِ « آبادگری زنان » از جمله این نیرو هاست که از نظر عبدالبهاء تا کنون به درستی شناخته نشده و بشر نتوانسته از این نیرو در جهت بهبود اوضاع به خوبی استفاده نماید . 

خیزش جدید

قدم اول برای عملیاتی و آزاد کردن قدرت آبادگری زنان از نگاه عبدالبهاء ، بر قراری برابری جنسیتی و مساوات کامل بین زنان و مردان است . این برابری و مساوات را بصورت ساده و حداقلی میتوان اینگونه تعریف کرد ، داشتن فرصت ها ، حقوق و وظایف یکسان  . 

 وقوع انقلاب صنعتی ، تحولات فکری ، جنگهای بزرگ در این دوران ، میل و عطش نظام سرمایه داری برای استفاده از نیروی کار ارزان زنان و یا گسترده تر کردن بازار مصرف را میتوان به عنوان مهمترین عوامل ِ شکسته شدن موانع پیش روی زنان برای حضور در عرصه های اجتماعی دانست .  

اما در عصر علم و دانش نیز  ورود زنان به عرصه های سیاسی و اجتماعی بدون مقاومت و مخالفت نبود . در این دوران علاوه بر اندیشه ها و باورهای کهنه که به دلیل ماندن در گذشته ، حضور زنان در عرصه های اجتماعی را گناه و عصیانی بزرگ می دانستند ، تفکراتی سعی داشتند با ارائه تحلیل هایی در خصوص تفاوت های بیولوژیکی ، مخالفت با حضور زنان در اجتماع را توجیه علمی نمایند .

« در بارزترین دیدگاه جبرگرایانه بیولوژیکی،  که در سال 1889 ارائه شد ، نظریه پردازان استدلال می کردند که ویژگی های اجتماعی، روانی و رفتاری افراد ناشی از وضعیت متابولیک ( سوخت و ساز ) است.  ظاهراً زنان انرژی را حفظ می‌کنند  و این باعث می‌شود آنها منفعل، محافظه‌کار، تنبل، پایدار و بی‌علاقه به سیاست باشند.  مردان انرژی اضافی خود را خرج می کنند  و این باعث می شود آنها مشتاق، پرانرژی، پرشور و در نتیجه به مسائل سیاسی و اجتماعی علاقه مند شوند. 

 این «حقایق» بیولوژیکی در مورد حالات متابولیک نه تنها برای توضیح تفاوت‌های رفتاری بین زنان و مردان، بلکه برای توجیه آنچه که ترتیبات اجتماعی و سیاسی ما باید باشد، مورد استفاده قرار گرفت…. بر این اساس ، اعطای حقوق سیاسی به زنان نامناسب خواهد بود، زیرا آنها برای داشتن این حقوق مناسب نیستند.  همچنین ، این کار بیهوده خواهد بود ، زیرا زنان (به دلیل زیست شناسی خود)  علاقه ای به استفاده از حقوق سیاسی ندارند. » (۱)

این نظریه ها گرچه امروز آنچنان مطرح نیستند ولی در زمان خود به دلیل سعی در توجیه علمی وضع موجود ، سبب موج مخالفتهایی از طرف زنان ِ دارای تفکرات « فمینیستی » شدند (۲)

در همین زمان تقریبا موج اول اندیشه های فمینیستی برای بدست آوردن حق رای زنان در کشورهای غربی در حال پا گرفتن بود ، آنها کاملاً با این استدلالها که شخصیت و فردیت زن را زیر سوال می بُرد مخالف بودند .

 فمینیستها  با رد دیدگاه جبرگرایانه بیولوژیکی و با جدا سازی مفهوم « جنس (Sex) » از « جنسیت (Gender) » (۳) به جبر گرایان ، اینگونه پاسخ می دادند : « تفاوت‌های رفتاری و روان‌شناختی به جای بیولوژیک، دلایل اجتماعی دارند.

به عنوان مثال،  « سیمون دو بووآر » در جمله ایی معروف ادعا می کند که ، « یک انسان ، زن زاده نمی‌شود، بلکه تبدیل به زن می‌شود » ، و “تبعیض اجتماعی ، بقدری اثرات اخلاقی و فکری ِ عمیق در زنان ایجاد می کند که به نظر می رسد ناشی از طبیعت باشد” .  بنابراین، ویژگی‌های رفتاری که معمولاً در زنان و مردان مشاهده می‌شود، توسط آناتومی یا کروموزوم ایجاد نمی‌شوند.  بلکه از نظر فرهنگی آموخته شده یا اکتسابی هستند. » (۴) 

بدون ورود به مباحثی پیرامون  دو نظریه فوق باید گفت ، دو دیدگاه مطرح شده به نحوی یک نمای کلی از شرایط و تفاوت دیدگاههای مخالفان و موافقان ورود زنان به عرصه های اجتماعی را به دست میدهد .

چون هدف این نوشتار بررسی تفکرات فمینیستی و یا مخالفان این نظریات نیست ، به همین مقدار بسنده شده و سعی میشود با این آشنایی مختصر بتوانیم نگاهی کوتاه داشته باشیم به نظریات عبدالبهاء در مورد زنان و توانمندیهای آنان .

 تفاوت در کارایی 

عبدالبهاء که از دوران کودکی همواره و در همه حال از پدر خود (۵)   آموزش و تعلیمات میگرفت ، با مسائل و مشکلات مربوط به حضور زنان در عرصه اجتماعی آشنایی کامل داشت . وی همواره به تأسّی از آموزه های پدر ، برقراری تساوی حقوق زن و مرد را لازمه حیات جامعه و پیشرفت آن دانسته و معتقد بود :

« ….  ممکن نیست سعادت عالم انسانی کامل گردد ، مگر به مساوات کامله زنان و مردان.» (۶) 

در این گفتار عبدالبهاء تکمیل سعادت بشری را در گرو ایجاد این تساوی و برابری می داند . وقتی او از مساوات کامله می گوید ، به معنی این باور است که مبانی این تساوی یعنی ، توان ، قدرت و داشته های هر دو یکسان است ، چون اگر چنین نبود ، خواست ِ تساوی کامل ، مبنای عقلانی نداشت . مطابق با این تحلیل ، عبدالبهاء مردان و زنان را « شریک و سهیم » میداند .(۷)  

دو شریکی که هردو به یک اندازه سرمایه برای شراکت روی میز زندگی قرار داده اند ، هر دو به یک اندازه توانایی اندیشه و عمل دارند و لازم است هردو به یک اندازه در تصمیم گیری نقش داشته باشند . 

 اما واقعیتهای اجتماعی و میدانی نشانی از این شراکت ندارند ، نا برابری و عدم توازن در این شراکت به وضوع مشخص است ، به جز موارد استثنایی از وجود و حضور زنان ِ تاثیرگذار ، در مجموع زنان فرصت نداشته اند تا پا به پای مردان در عرصه های اجتماعی حضوری متناسب با میزان سهم خود داشته باشند . 

 عبدالبهاء این واقعیت تاریخی را میپذیرد ، او در گفتاری به زیبایی یک خط مرزی بین دنیای پیشا مدرن و دنیای مدرن ترسم میکند . توصیفی از دنیای کهنه که بر اساس هنجارها ، الگوهای فکری و چالش های خاص خود اداره میشد و دنیای جدید که نیازها ، راه حلها و روش های نوین مخصوص خود را میطلبد . وی میگوید :

« در قدیم دنیا با زور اداره میشد ، و مرد چون جسما و فکرا از زن قوی تر و زورمند تر بود بر او غالب و مسلط بود . ولی حال وضع عوض شده و اعمال زور و عُنف ، (جبر ) تسلط خود را از دست داده است . » (۸) 

 بر اساس این نگاه عمیق ِ جامعه شناختی است که وی کلیشه های ایجاد شده در طول تاریخ ، همچون ،باور  برتری مردان نسبت به زنان را واقعیت منطبق با حقیقت تصور نمی کند . عبدالبهاء  وضعیت و جایگاه فعلی زنان را نوعی تعارض بین واقعیت اجتماعی موجود و آنچه باید می شد ، میداند . او در این خصوص می گوید :

« نظر در عالم انسان میکنیم می بینیم تفاوت است  [ واقعیت موجود جوامع ] . عجبا ، این تفاوت در خلقت است یا به دلیل پرورش است ؟ آیا جنس مردان در آفرینش ممتاز از زنان هستند ؟ با وجودیکه در آفرینش اولیه آنها تفاوت نیست ، پس چرا این تفاوت گذارده میشود . هیچ شبهه نیست که از پرورش است ، اگر زنان همچون مردان پرورش یابند ، مثل مردان میشوند ….. لکن تا بحال چون زنها پرورش نشده اند ، لذا عقب مانده اند . باید زنها هم مانند مرد ها تربیت شوند ، البته بدرجهء مرد ها میرسند … » (۹) نقل به مضمون   

در این گفتار عبدالبهاء اشاره ای مستقیم بر یکسان نبودن فرصتهای زنان و مردان داشته و عقب ماندن زنان را حاصل این تبعیض می داند . تبعیضی که دلیل آن را شاید بتوان اینگونه توضیح داد که ، پیکان ِ روند رشد انسان در مفهوم کلی ( شامل زن و مرد ) در طول تاریخ ، متاثر از عوامل محیطی همچون اقتصاد ،ادیان ، جغرافیا و فرهنگ از تاثیر گذاری هم اندازه به مردان و زنان منحرف شده و بیشتر به سوی مردان و تقویت آنان تمرکز یافته ، این تمرکز موجب ایجاد کلیشه « مرد برتری » در اندیشه خانواده ، اطرافیان و جامعه گشته ، و زنها از هنگام تولد و یا حتی قبل از آن ، تحت تاثیر این افکار و کلیشه ها ، جایگاه شان در جوامع تعریف می شود . زیرا اگر فرصتهای یادگیری و بالندگی مساوی نباشد ، صحبت از حقوق مساوی بی معنی خواهد بود ، حقوق مساوی برای کسانی است که توانایی مساوی داشته باشند ، نهایت آنکه وظیفه یکسانی هم برای زن و مرد در نظر گرفته نمی شود ، چون زنان بر اساس این روند غیر عادلانه ، توانایی انجام وظایف بزرگ و حیاتی را نخواهند داشت . راه برون رفت ِ زنان از این شرایط از نظر عبدالبهاء ، رشد فکر ، اندیشه و تقویت این باور در زنان است که ، آنچه ما امروز هستیم ، حقیقت ما نیست .

 پس او از زنان میخواهد : 

 « … شما باید شب و روز بکوشید کسب کمال کنید تا در فضائل عالم  انسانی مساوی با مردان باشید تا در جمیع شئون عالم انسانی چنان ترقی کنید که مردان شهادت دهند که شما با آنها مساوی هستید . زنها در اروپا خیلی ترقی کرده اند اما هنوز بدرجهء رجال ( مردان ) نرسیده اند . امید من چنانست که بدرجه رجال برسند آنوقت عالم انسانی کامل میشود . »  (۱۰)  

تاکید بر اتکاء به خود ، به زیبایی نقشه راه مسیر زنان را مشخص میکند . از سخنان عبدالبهاء اینگونه برداشت میشود که ، به دلیل رسوب  تعصبات ، کلیشه ها و باورهای کهنه در اذهان بیشتر مردان ، مقاومت آنها در مقابل حضور زنان در جامعه قابل پیش بینی است ، بدون شک برای بسیاری از آنها از دست دادن برتری و تسلط کاذبی که بدست آورده اند سخت است ، به همین دلیل زنان نباید منتظر بمانند تا مردان این حقوق را برایشان فراهم و یا آن را تأئید نمایند ،  زنان باید با کوشش برای ارتقاع جایگاه خود در عرصه های مختلف علمی و اجتماعی ، عدالت از دست رفته را محقق کنند . تنها چنین اتفاقی جامعه را با واقعیتی جدید از توانایی زنان روبرو کرده و مردان را وادار به پذیرش ِ حقیقت ِ تساوی مرد و زن می نماید . تمام سعی و کوشش عبدالبهاء برای باورمند کردن زنان به توانایی های خود و قبول برابر بودن بامردان ، به این دلیل است که از نظر وی ، باور زنان به توانمندی خود و تحقق امر برابری در جامعه ، حلقه مفقوده کوششهای بشری برای مقابله با زشتیها و نقاط سیاه تابلوی جهان است .

عبدالبهاء بدون حضور فعالانه زنان در مقابله با چالشها ، آبادگری جهان را غیر ممکن میداند . اما وی این حضور را همچون بعضی از اندیشه های سیاسی و یا تفکرات سود محور برای کسب رای ، استثمار اقتصادی و یا تبدیل زنان به ماشینهای مصرف نمی خواهد .  نگاه عبدالبهاء به مسئله زن و توانمندیهای آن اشتراکاتی با دیدگاههای فمینیستی دارد . اما صرفاً یک نگاه فمینیستی نیست .

 او دلیل حضور موثر  زن در جامعه را تنها در بدست آوردن حقوق از دست رفته ، همچون حق رای ، برابری حقوقی و اجتماعی ، حق زیست فردی و … خلاصه نمی کند . از نظر وی با رسیدن زنان به این حقوق و برپایی مناسبات جدید در عرصه های اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی ، توان و نیروی محبوس ِ نیمی از سرمایه حیاتی جهان ( زنان ) برای نقش آفرینی آزاد شده ، ضمن ایجاد تغییرات مثبت در حوزه های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ، مقدمات حرکت جهان به سوی صلح عمومی و اتحاد جهانی فراهم خواهد گشت .

محورهای آبادگری زنان

با توجه به باور و اعتقاد عبدالبهاء به توان آبادگری زنان ، می توان اینگونه تحلیل کرد که بر مبنای دیدگاه او ، علاوه بر آنکه ورود زنان در عرصه های علمی و اقتصادی ، تقویت نظامهای اجتماعی ، اقتصادی و رسیدن به توسعه پایدار در حوزه اقتصادی و علمی را تسهیل میکند ، « تربیت نسل آینده » ، « ایجاد امنیت و ملموس کردن صلح جهانی » و « حرکت در جهت تحقق وحدت عالم انسانی » ، سه حوزه مهم و بنیادی است که ورود و حضور موثر زنان در آنها میتواند ، تغییرات  گسترده و استراتژیک در مناسبات و تعاملات انسانی ایجاد کرده و ساختارهای جدیدی متناسب با آینده بشر تاسیس نماید . 

◾ تربیت نسل آینده

 تاثیر گذار و صاحب رای در تصمیم گیری ها ، برخوردار از علم و دانش ، دارای استعدادها و توانمندیهای اجرایی ، مجهز به تفکرات نوع دوستی بدون گرایشات تعصب آمیز ، همکار و همیار مردان در مواجهه با چالشهای اجتماعی و … از خصوصیات زنانی است که به جایگاه واقعی خود رسیده اند . تربیت نسلی جدید و متفاوت از گذشته ، تنها از چنین زنانی  که خود توانسته اند پوسته های محدودیت قرون گذشته را شکسته و تولدی تازه را تجربه کرده باشند بر می آید . بدون شک ، چنین زنانی فرزندانی را تربیت خواهند کرد که از حباب اندیشه خود برتر بینی ، تعصب و  سلطه گری بیرون آمده و روش های مبتنی بر برابری ، اصول اخلاقی و عقلانیت جدید را برای ساختن دنیای خود در پیش خواهند گرفت .  این شاید مهمترین و بنیادی ترین روش آبادگری جهان است که زنان نقش ویژه و فوق العاده در آن خواهند داشت . پرورش نسلی نو ، هماهنگ با دنیایی نو ، و نیازهای نو .

◾ ایجاد امنیت و ملموس کردن صلح جهانی

در گزارشی از یک کنفرانس بین المللی ، تحت عنوان « نقش زنان در امنیت جهانی »  می خوانیم ، « ایجاد صلح و امنیت پایدار  ، مستلزم مشارکت زنان است.  نیمی از جمعیت جهان (مردان ) نمی توانند یک صلح کامل برقرار کنند. » 

« … این زنان هستند که بهترین موقعیت را برای تعیین چگونگی دستیابی به این امنیت دارند.  این گزارش بر سه حوزه کلیدی که در آن زنان می‌توانند امنیت را تقویت کنند، تمرکز دارد: تصمیم‌گیری در مورد صلح و حفظ آن ، آشتی، ادغام مجدد و حاکمیت قانون ، و توسعه اقتصادی . » (۱۱)

امنیت و صلح پیش نیاز اصلی برای یک جامعه آباد و آزاد محسوب میشود . جالب آنکه این موضوع به نوعی با حضور زنان در گلوگاههای مشورت و تصمیم گیری گره خورده است . گویی زنان تنها نقطه امید بشریت برای رسیدن به صلح هستند . عبدالبهاء نیز به این موضوع تاکید دارد که بزرگترین معضل کنونی بشر یعنی ، جنگ ، با نقش آفرینی موثر زنان در عرصه های تصمیم گیری میتواند از جهان و فرهنگ جهانی حذف شود . او این توانمندی زنان را اینگونه بیان می کند :

« …جمعیت زنان در این عصر ترقّی می نمایند و میکوشند تا با مردان همدوش و همراه گردند. این هدف بزرگی است ، اگر جمعیت زنان رشد نموده و توانا شوند ،  بسیاری از اموری را که حال از عهده بر نمی آیند جاری و اجراء خواهند کرد . امروز بزرگترین مشکل و مصیبت جهان جنگ است . عالم انسانی راحت نیست و جنگ دائمی است زیرا همه دولتها دائماً در حال تهیه ابزار جنگ هستند و تمام اموال صرف جنگ میشود . » (۱۲) نقل به مضمون 

جنگ علاوه بر آنکه به صورت مستقیم سبب گسترش فقر ، شکاف طبقاتی و بی عدالتیهای اجتماعی میشود ، بصورت غیر مستقیم به دلیل قرار گرفتن در مرکز توجه دولتها ، بطور دائمی و مستمر ، منابع مادی و انسانی را جذب خود کرده و رسیدن به توسعه پایدار در جوامع را مشکل و یا غیر ممکن می کند . عبدالبهاء رشد زنان و تحقق برابری مرد و زن را عامل شکستن این روند زیانبار میداند . او به ما یقین میدهد ، تنها در صورت عملی شدن این برابری به معنی واقعی ، پایان جنگها و آغاز دوران صلح و دوستی را شاهد خواهیم بود .

«…لهذا وقتی که اعلان مساوات بین زن و مرد شد ، یقین است که حرب ( جنگ ) از میان بشر برداشته خواهد شد  » (۱۳) 

◾حرکت در جهت تحقق وحدت عالم انسانی

رسیدن به یک اتحاد واقعی در سطح جهان ، یا بنا بر تعبیر عبدالبهاء ، رسیدن به وحدت عالم انسانی ، بدون اتحاد و همراهی ِ دو نیروی اصلی امکان پذیر نیست . در عین حال ، این اتحاد تا زمانی که برابری های حقوقی و اجتماعی بین زنان و مردان محقق نشده ، قابل دست یابی نیست . بر این اساس تاکید عبدالبهاء بر تساوی زن و مرد ، برای رسیدن به هدفی بزرگ در مقیاس جهانی است  . به نظر می رسد از نظر وی اتحاد و همبستگی بین زن و مرد ، سنگ بنای اولیه برای جابجایی و تغییر ارزشهای رایجی است  که بر مبنای فرهنگ مردسالارانه شکل گرفته و حاصل آن جهانی متفرق ، متخاصم و پر آشوب است . 

این جابجایی هنجارها و ارزش ها ، مقدمه ای برای جایگزینی  فرهنگ عدالتخواهی ، دوستی ، جهانی اندیشیدن ، همکاری و همیاری ، به جای رفتار های مبتنی بر تعصب ، خود بینی ، منفعت طلبی ، نژاد پرستی و رقابت در بین انسانها شده و روند شکل گیری صلح عمومی و اتحاد جهانی را تسهیل می کند  . وی در این مورد توصیه میکند : 

« … حال چون زنان در این قرن بحرکت آمده اند باید این را مدّ نظر داشته باشند تا امر صلح عمومی ترویج شود ، وحدت عالم انسانی ظاهر گردد ، فضائل بشر جلوه نماید قلوب ملل بهم ارتباط جوید ، تعصّب دینی و مذهبی بر طرف شود ، تعصّب جنسی و تعصّب سیاسی  زائل گردد » (۱۴)    

نقطه عطفی دیگر

امروزه با یک جستجوی ساده ، به وضوح میتوان دید که یک رابطه مستقیمی بین میزان مشارکت زنان در حوزه های اقتصادی ، علمی و اجتماعی ، با میزان رفاه ، آسایش و توسعه کشورها وجود دارد . در واقع کشورهایی که توانسته اند از نیروی آبادگری زنان به نحو شایسته استفاده نمایند ، شاهد رشد امنیت ، آسایش و شاخص های توسعه پایدار بوده اند . اما این تنها آغاز راه است ، تا فراگیر شدن این روند در سطح جهان راه طولانی در پیش است . 

بر مبنای نگاه عبدالبهاء ، برقراری تساوی و برابری زن و مرد ، بهره گیری کامل از توانمندیها  و اندیشه آبادگر زنان ، نقطه عطفی است که همچون « رنسانس » بصورت واضحی ، تاریخ بشر را به دوره ، قبل و بعد از آن تقسیم خواهد کرد . عبدالبهاء زنان را معماران واقعی این نقطه عطف میداند ، نقطه عطفی که به نظر وی ، چهره جهان را دگرگون خواهد کرد:

 « امید من چنان است که (زنان) بدرجه رجال (مردان) برسند آنوقت عالم انسانی کامل میشود » . (۱۵) 

 رسیدن به واقعیت ِ تعیین کننده بودن ِ نقش زنان برای آینده جهان ، که از طرف عبدالبهاء در بیش از یکصد سال پیش  مطرح میشود ، به تدریج در حال گسترش و عملی شدن است . در جهان معاصر نیز  بسیاری از سازمانهای بین المللی ، گروها و مردم  با پی بردن به این تاثیر گذاری ، در صدد عملی کردن این روند هستند     . گذشته از اندیشه های سوداگرانه که منفعت خود را در این نابرابری ها میبینند ، تفکرات مدرن ، به نوعی سعادت و آسایش بشری را ، به ورود کامل زنان در عرصه های اجتماعی همچون صلح و امنیت گره میزنند .

 « در سال ۲۰۰۰ ، زنان صلح ساز ، بسیج و خواستار به رسمیت شناختن و شامل شدن در روندهای صلح و امنیت شدند ، که به تصویب قطعنامه ۱۳۲۵ شورای امنیت سازمان ملل ( سال ۲۰۰۰) در باره زنان ، صلح و امنیت منتج شد . این قطعنامه خواستار « حمایت از ابتکارات محلی از سوی زنان » و مشارکت زنان در تصمیم گیری برای صلح و امنیت شده است . بیست سال بعد ، حالا شاهد پیشرفتهایی هستیم ، بیش از ۸۰ کشور برنامه های ملی و عملی برای تضمین شامل شدن زنان [ در این روند ] دارند  …. » (۱۶)

یادداشتها :

  •   ۱ – Feminist Perspectives on Sex and Gender ص۳  
  •   ۲ – فمینیسم ، (Feminism)   اعتقاد به اینکه زنان باید از حقوق و امکانات برابر با مردان برخوردار باشند و مبارزه برای تحقق چنین هدفی   Oxford Dectionary
  • ۳ – در دیدگاهای فمینیستی ( Sex) به مفهوم جنس ، یعنی زن یا مرد بودن ، مونث یا مذکر بودن اشاره دارد ولی (Gender) یک مفهوم جنسیتی است که به عوامل اجتماعی و فرهنگی بستگی دارد .  
  •  ۴ – سیمون دو بووُآر (به فرانسوی: Simone de Beauvoir)‏ ( ۱۹۰۸ –  ۱۹۸۶)  فیلسوف، نویسنده، فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی . بووار به عنوان مادر فمینیسم ِ بعد از ۱۹۶۸ شناخته می‌شود. 

Feminist Perspectives on Sex and Gender

  • ۵ –   « میرزا حسین علی نوری » (۱۱۹۶ – ۱۸۹۲ ) مشهور به بهاء الله ، بنیان گذار آیین بهائی . 
  •  ۶ – خطابات عبدالبهاء ، ج۲ ص۱۵۰   
  •  ۷ –  خطابات عبدالبهاء ،  ج۱ ص۳۳   
  •  ۸ – بهاء الله و عصر جدید ، ص ۱۶۸  
  •  ۹ – خطابات عبدالبهاء ،  ج۱ ص۱۶۴  
  •  ۱۰ – خطابات عبدالبهاء ،  ج۱ ص۱۶۴  
  •  ۱۱ -The Role of Women in Global Security این گزارش به بررسی نقش زنان در ایجاد صلح، بازسازی پس از جنگ و توسعه اقتصادی می پردازد. برگرفته از بحث های کنفرانس نقش زنان در امنیت جهانی ، اکتبر ۲۰۱۰ ، کپنهاگ.
  • ۱۲ –   خطابات عبدالبهاء ، ج۲ص۴۴ 
  • ۱۳ –  خطابات عبدالبهاء ،  ج۲ ص۱۳۶  
  • ۱۴ –    خطابات عبدالبهاء ، ج۲ص۴۴ 
  • ۱۵ – خطابات عبدالبهاء ، ج۱ ص۱۶۴
  • ۱۶ –  بر گرفته از 
  • ) I CAN  ) _ Recognizing _ Women _ Peacebuiders _ OG _ Farsi. pdf 

   کتاب شناسی :

  • – عبدالبهاء؛ مجموعۀ خطابات حضرت عبدالبهاء، جلد اول؛ لانگنهاین (آلمان): لجنۀ ملّی نشر آثار امری به لسان‌های فارسی و عربی؛ ۱۹۲۱
  • – عبدالبهاء؛ مجموعۀ خطابات حضرت عبدالبهاء، جلد دوم؛ لانگنهاین (آلمان): لجنۀ ملی نشر آثار امری به لسان‌های فارسی و عربی؛ ۱۹۲۷
  •   – اسلمنت ، جی . ای ؛ بهاء الله و عصر جدید ، ترجمه : بشیر الهی ، ه رحیمی ، ف سلیمانی – editora bahai brazil
  • Stanford Encyclopedia of Philosophy /  Feminist Perspectives on Sex and Gender –  https://plato.stanford.edu/entries/feminism-gender/
  • –  Norville  Valerie  – The Role of Women in Global Security  – US Institute of Peace (2011) Stable URL: http://www.jstor.com/stable/resrep12550
  • – ( I CAN  ) – International  CiviI Society Action network for women’s rights , peace and security
  • Recognizing _ Women _ Peacebuiders _ OG _ Farsi. pdf 
0
  • الف- کشاورز

.دنکیم لاسرا و یسررب ار نآ یدوز هب ام میت .تسا هدش لاسرا امش هاگدید

ارسال دیدگاه

حد اکثر ۵۰۰ کلمه

30 دقیقه

مقالات اخیر

فیلم های اخیر