https://ganjepenhan.com/%d8%b9%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%84%d8%a8%d9%87%d8%a7%d8%a1-%d9%88-%d8%aa%d9%88%d9%84%d9%91%d8%af-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%82%d8%af%d9%91%d9%85%d9%87-%d8%b3%d9%81%d8%b1/

توضیح گنج پنهان

جناب دکتر نادر سعیدی اجازه داده‌اند که از نوشتۀ ایشان با عنوان «عبدالبهاء و تولّد انسان» در سایت «گنج پنهان» بهره بریم؛ بنابراین ما از این فرصت استفاده می‌کنیم و این اثر را در چند قسمت تقدیم مخاطبان عزیز می‌نماییم.

بخش اول: اتّحاد شرق و غرب و تولّد انسان

بازسازی دین، هویت و فرهنگ در سفر عبدالبهاء به غرب

مقدّمه: سفر از شرق به غرب

این یادداشتی تحلیلی است از سفری تاریخی و تاریخ‌ساز که توسّط یک ایرانی و در فاصلۀ سال‌های ۱۹۱۳-۱۹۱۱ میلادی، از شرق به غرب صورت پذیرفت.

در این سفر برای اوّلین بار یک ایرانی و یک شرقی، نه به‌عنوان یک مصرف‌کنندۀ مبهوتِ فرهنگِ غرب، بلکه به‌عنوان حامل فرهنگ آزادی و صلح و اتّحاد به آن سرزمین سفر می‌کند و با این سفر، به‌یک‌باره، تمامی منطق سرکوبگر اروپامدار و غرب‌مدار را درهم می‌شکند. این ایرانیِ سنّت‌شکن، عبّاس نوری مشهور به عبدالبهاء، فرزند بهاءالله بنیان‌گذار آیین بهائی، است.

عبدالبهاء اولین شرقی و اولین ایرانی که با پیام صلح و اتحاد به غرب سفر کرد
عبدالبهاء

هدف من از نوشتن این مقاله آن است که ایرانیان اندیشمند را با چهره‌ای ایرانی که صرف‌نظر از پایگاه مذهبی‌اش، اندیشمندی خلّاق و مایۀ افتخار هر ایرانی است، آشنا نمایم؛ چهره‌ای که صرفاً به خاطر تعصّب و خشونت مذهبی و توسّط هزاران دروغ و اتّهام و تهدید به عرصۀ ناخودآگاهی فرهنگی تبعید شده است، درست همان‌گونه که خود عبدالبهاء در ۹ سالگی به همراه پدرش از خاک مقدّس ایران تبعید گشت.

اکنون‌که ایرانیان از تزویر تعصّب مذهبی به ستوه آمده‌اند و دروغ‌های مرتجعان مذهبی را به‌سادگی باور نمی‌کنند، وقت آن رسیده است که برای اوّلین بار و با نظری پژوهشگرانه به اندیشه و پیام این ایرانی نواندیش نگاه اندازیم و از تنگنای تقلید و تزویر به فضای تحقیق و انسانیت قدم گذاریم. چنین تحقیقی هم‌اکنون برای رهایی ایران، امری ضروری و اضطراری است. درواقع، می‌توان گفت که مردم ایران در این نقطۀ تاریک از تاریخ خویش، بیش از هر چیز احساس می‌کنند که چه در ایران و چه در خارج از ایران، همگی در غربت و اسارت و ازخودبیگانگی به سر می‌برند. آنچه بیش از هر چیز ضرورتش احساس می‌شود، سفری فرهنگی به وطن مقدّس ایران است؛ وطنی که گم شده است و باید در سلوکی فرهنگی بدان سفر نمود و آن سیمرغ را بازیافت. امّا این بازیابی ایران نیازمند آن است که به دیده‌ای نو، دیده‌ای که اسیر ناخودآگاهی و نفرت و سرکوب نوآوری‌ها نیست، به ایران و تاریخ ایران نگاه افکنیم و در ایران هویتی انسانی و مهرورز و صلح‌جو را بازیابیم. بدین دلیل است که از طریق توجّه به سفر عبدالبهاء از شرق به غرب می‌توانیم به جنبۀ خطیری از تاریخ و فرهنگ ایران که تاکنون آن را انکار و فراموش و طرد نموده‌ایم، یعنی با ایران به‌عنوان زادگاه فرهنگ جهان‌شمول حقوق بشر و مهر و یگانگی آشنا شویم و در جهت نفی غربت و تبعید ذهنی، قدم برداریم. پدر عبدالبهاء، بهاءالله، در نیمۀ قرن نوزدهم اعلان کرد که:

«ای اهل عالم! سراپردۀ یگانگی بلند شد، به چشم بیگانگان یکدیگر را مبینید. همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار»

سفر عبدالبهاء دعوتی بود از همۀ آدمیان که به سراپردۀ یگانگی وارد شوند و از تنگنای بیگانگی و هویت غربت و سنّت‌پرستی رها شوند.

امّا خود این سفر، سمبل و نشانه‌ای گویا از پیام و جهان‌بینی عبدالبهاء است. کدام ایرانی دیگری را سراغ داریم که در اوایل قرن بیستم به غرب، سفر نماید تا ضرورت صلح و تمدّن و خردورزی و تکامل را به جهان غرب گوشزد نماید و آنان را به بازسازی همهٔ ارزش‌ها و رویکردی جهان‌شمول و زمان‌مند دعوت نماید؟ نفس این سفر، طرد فرهنگ استعمار و استثمار است و ایدئولوژی استعمار را در هم می‌شکند.

به خلاف قرون‌وسطی که مشرق معمولاً به‌عنوان سرچشمۀ نور و حکمت و مدنیت، تصویر می‌شد، در دوران معاصر، مشرق به‌عنوان مرکز جهالت و خرافات و سنّت‌پرستی و تاریک‌اندیشی و عقب‌افتادگی تصویر گشت و برعکس، مغرب به‌عنوان سرچشمۀ نور و دانایی و تمدّن قلمداد شد! پیشرفت سریع تکنیک و اقتصاد و قدرت نظامی غرب باعث شد که این جهان‌بینی اروپامدار که غرب را مرکز آزادی و خرد و شرق را مرکز جاهلیت و خرافات، تعریف می‌نمود، نه‌تنها توسّط غربیان، بلکه توسّط خود شرقیان نیز خودآگاه یا ناخودآگاه موردقبول قرار گیرد و درنتیجه رابطۀ شرق و غرب به شکل رابطۀ پذیرا و فاعل، مادّه و صورت، توحّش و تمدّن و ایستایی و پویایی تصویر گردد. بدین‌جهت است که این اندیشه و جهان‌بینی اروپامدار به‌عنوان ابزاری کارا برای توجیه تسلّط و چیرگی غرب بر شرق مورداستفاده قرار می‌گرفت. در اوج این اروپامداری بود که عبدالبهای شرقی به غرب سفر می‌کند تا نور و دانش و خرد و تمدّن و آزادی را به غرب ارائه نماید و فرهنگ صلح و خردورزی و آزادی و حقوق بشر را به مردم مغرب‌زمین بیاموزد.

امّا جهان‌بینی عبدالبهاء را نمی‌توان از طریق مقولات و جهان‌بینی‌های متداول به‌درستی درک نمود. معمولاً نفی اروپامداری غرب به معنای غرب‌ستیزی و یا شرق‌مداری ظاهر می‌گردد. امّا پیام عبدالبهاء نه غرب‌مدار بود و نه شرق‌مدار. او نه غرب‌ستیز بود و نه شرق‌ستیز. برعکس، عصارۀ پیام او آن بود که هم شرق و هم غرب باید فرهنگ و انسانیت را در اتّحاد با یکدیگر بازیابی کنند. امّا از طریق این اتّحاد، فرهنگی نوین و جهان‌شمول متولّد می‌گردد؛ فرهنگی که در آن «انسان» بالاخره در حیطۀ فرهنگ به ظهور می‌پیوندد. این امر، نیازمند بازسازی همۀ ارزش‌هاست تا انقلابی همه‌جانبه در ارزش‌ها و باورها صورت گیرد. در این مقاله به ابعاد گوناگون پیام عبدالبهاء در سفرش از شرق به غرب، کاری نداریم. برای درک این پیام در تمامیت و پیچیدگی آن باید خواننده مستقیماً به خطابات عبدالبهاء در اروپا و آمریکا (که نمونه‌ای از آن در بخش دوم این کتاب آمده است)۱ مراجعه کند. امّا در تحلیل کلّی این سخنرانی‌ها به دو مطلب، اشاره می‌کنم تا جوهر پیام عبدالبهاء آشکار شود. در قسمت اوّل به نقد عبدالبهاء از دو پدیدار به‌ظاهر متعارض، یکی مادّه‌پرستی و طبیعت‌مداری و دیگر دین‌خویی و سنّت‌پرستی مذهبی، توجّه و وحدت این دو نقد را بررسی می‌کنم. آنگاه در قسمت دوم، رویکرد عبدالبهاء را در سایۀ چندین آموزه‌ای که مکرّراً از آن سخن می‌گوید، بررسی‌ خواهم کرد. در این بحث، آشکار می‌گردد که عبدالبهاء صدسال پیش در تعریف انسان و تاریخ، پیام نوی را عرضه کرده است. این پیام به‌جای آنکه شیءمدار باشد، ذهن‌مدار است؛ یعنی انسان و جامعه را امری طبیعی و مکانیکی نمی‌داند، بلکه آن را پدیداری فرهنگی و محصول تقویم اجتماعی و تاریخی می‌شمارد. امّا این ذهن و خرد، پدیداری منفصل و خودپرست و پرخاشگر نیست، بلکه درحقیقت، امری است که هم زمان‌مند است و هم اشتراکی و اجتماعی. چنین اندیشه‌ای ضرورتاً از عرصۀ منطق جنگل و تنازع بقا فراتر رفته، حقیقت و ارزش‌ها را تنها در سایۀ اصول حقوق بشر و وحدت عالم انسانی و دموکراسی و صلح جهانی، یعنی رویکرد مهر و معاشرت امکان‌پذیر می‌یابد.

قسمت بعدی این مقاله:
عبدالبهاء و تولّد انسان: فصل۱، قسمت اوّل

یادداشت‌ها:

۱- در این مقالات که در وبسایت «گنج پنهان» ارائه می‌شود بخش دوم حذف شده است.

5
  • نادر سعیدی

.دنکیم لاسرا و یسررب ار نآ یدوز هب ام میت .تسا هدش لاسرا امش هاگدید

ارسال دیدگاه

حد اکثر ۵۰۰ کلمه

10 دقیقه

مقالات اخیر