«خطابه» و «خطاب» به معنی سخن گفتن رودرروست و در اصطلاح منطق، صناعتی علمی است که هدف آن اقناع مخاطب است. خطابه در ابتدا، نام شیوهای تعلیمی بود که از پروتاگوراس سوفسطایی آغاز شد، امّا دیگرسوفسطاییان، نخستین کسانی بودند که آن را بهصورت یک فن و با هدف رسیدن به مقاصد سیاسی و شخصی خویش به کار گرفتند و در قبال مزد و پاداش به دیگران نیز آموختند. این رویکرد به دلیل نیاز فراوان آن زمان به ایراد سخنان قانعکننده در دادگاهها بود. سقراط و افلاطون از اوّلین کسانی بودند که در برابر این جریان، واکنش نشان دادند و سعی کردند از درست جلوه دادن سخن نادرست بهوسیلۀ سخنوری جلوگیری کنند و به همین منظور، روش دیالکتیکی یا جدل را برگزیدند. ارسطو «خطابه» را همچون شعر، یکی از رشتههای فرعی فلسفۀ عملی و نه در زمرۀ اجزای منطق (ارغنون) میدانست.
«خطابات عبدالبهاء» عنوان مجموعۀ سخنرانیهای رسمی و خصوصی عبدالبهاء در سفرهای اروپا و آمریکاست. برخی سخنان وی در جمع دوستان و دیدارکنندگانش در مصر نیز یادداشت و ثبت شده و اکنون در دسترس است. قریب سیصد خطابه از ایشان منتشر شده است. خطابات رسمی ایشان معمولاً در حضور جمعیت انبوه ادا گردیده که گاه چند صد نفر را شامل میشده است. خطابات خصوصی در حضور گروه کوچکی از دوستدارانشان و یا برخی مهمانان و خبرنگاران بوده است و لحنی خودمانیتر دارد. سخنرانیهای عبدالبهاء بهصورت ارتجالی و بداهه ایراد شده است و هیچگاه پیش از حضور در جمع، نوشتهای برای سخنرانی آماده نمیکرده است. اگر مکان مناسبی برای سخنرانی بوده در حال قدم زدن ایراد سخن مینموده است. در مجامعی که در میان حاضران، افراد غیرفارسیزبان بودهاند، سخنان وی را فردی به زبان فرانسه یا انگلیسی ترجمه مینموده است. متن سخنرانیهای عبدالبهاء را دستیاران و منشیهای وی یادداشت میکردهاند و بعد از تدوین نهائی به نظر وی میرساندهاند و پس از اصلاح و تکمیل و تأیید نهائی او منتشر میشده است؛ بنابراین اگرچه متن سخنرانیها را خود وی ننوشته است، چون سرانجام به تأییدش رسیده، جزء آثار موثّق وی محسوب میشود.
با نگاهی گذرا به مجموعۀ «خطابات عبدالبهاء» آنچه نظر اهلفن را جلب خواهد کرد این است که شیوۀ سخنرانی وی بههیچوجه عیناً منطبق بر تعریف پیشینیان از «خطابه» نیست؛ یعنی او از این شیوه برای اقناع و تهییج مخاطبان خود استفاده نکرده است؛ بلکه با رعایت سادگی در بیان و کوتاهی سخن که ملالآور نشود، از شیوههای استدلالی برای اثبات مطالب خود برای شنوندگان بهره برده است؛ بنابراین جز در مواردی که صرفاً به معرّفی تعالیم اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی بهائی پرداخته، هر جا لازم بوده به برهان یا جدل متوسّل شده است؛ یعنی یا استدلال عقلی و علمی نموده یا از معتقدات مخاطبان خود و متون مقدّس و مقبول ایشان بهره برده تا درستی مدّعایی را به آنها نشان دهد.
موضوع و محتوای «خطابات عبدالبهاء» در کل، معرّفی تعالیم بهاءالله و راههای حلّ مشکلات جهان در دوران معاصر است. محور اصلی این تعالیم را دعوت به وحدت عالم انسانی و صلح عمومی تشکیل میدهد. دیگر تعالیم در حکم راههای نیل به صلح و وحدت یا راههایی برای تحکیم و دوام این دو است.
اگر کسی به هیچیک از آثار دیگر عبدالبهاء دسترس نداشته باشد و فقط خطابات وی را مطالعه نماید به اصل اندیشههای وی و آنچه برای جامعۀ بشری به ارمغان آورده، پیمیبرد. در ذیل فایلهای سه جلد از خطابات وی را در اختیار علاقهمندان مطالعۀ مستقیم آنها قرار میدهیم:
.دنکیم لاسرا و یسررب ار نآ یدوز هب ام میت .تسا هدش لاسرا امش هاگدید