https://ganjepenhan.com/%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d9%85%d8%b1%d8%af%d8%a7%d9%86/

«… انسان، آیت رحمن است. صورت و مثال الهی است و این تعمیم دارد و اختصاص به رجال دون نساء ندارد. چه نزد خدا ذکور و اِناثی نیست. هر کس کامل‌تر، مقرّب‌تر، خواه مرد باشد خواه زن. …»

(عبدالبهاء؛ پیام ملکوت؛ ص ۲۴۰)

عبدالبهاء از پیشگامان دفاع از برابری حقوق زنان با مردان در اوایل قرن بیستم است. او زمانی در اروپا و آمریکا به سخنرانی دربارۀ حقوق برابر زنان با مردان و فواید و نتایج آن در ایجاد صلح و وحدت عالم انسانی پرداخت که هنوز کشورهای غربی هم در بسیاری از امور اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی این برابری را در جامعۀ خویش محقّق نساخته بودند و زنان درگیر مبارزه برای به دست آوردن این حقوق بودند. نکتۀ جالب آن است که این پیام برابری از زبان کسی شنیده می‌شد که به کشوری منسوب بود که یکصد سال پس از درگذشت عبدالبهاء یکی از مهم‌ترین مطالبات زنانش آزادی‌ها و حقوق برابر با مردان است. در همان زمان نیز زنان در جوامع مسلمان، که زادگاه و محل رشد و پرورش عبدالبهاء بود، از کمترین حقوق انسانی برخوردار بودند و با آنها همچون بردگان و گاه مانند اثاث خانه رفتار می‌شد. 

عبدالبهاء می‌گفت زنان باید هزار شکرانه نمایند چون در این دور، خداوند اراده کرده است تا آنها به جایگاه حقیقی‌شان، که حق‌شان است، برسند و آنان را از فرودستی نسبت به مردان به اوج بزرگی برکشانده است. او از فرودست شمردن زنان در شرق انتقاد می‌کند و حتّی بروز این ذلّت در گفتمان‌های زبانی مردمان مشرق‌زمین را شایستۀ زنان نمی‌داند که در انسانیت نه‌تنها چیزی از مردان کم ندارند، بلکه در عواطف والای انسانی بر مردان برتری دارند. او به تعابیر زبانی «بلانسبت» و «ضعیفه» دربارۀ زنان در زبان فارسی و مشابه‌های آن در زبان‌های عربی و ترکی اشاره می‌کند تا نشان دهد مردان شرق تا چه اندازه نسبت به زنان، که مادران و مربیان آنان بوده‌اند، بی‌انصافی و حق‌کشی می‌کنند.  

بهاءالله زنان را همچون مردان محترم می‌دارد و این اندیشه را در رفتار با همسران و دخترانش نیز مراعات می‌کند. عبدالبهاء که با آراء و اندیشه‌های بهاءالله برای عالم انسانی پرورده و بالیده است، در زندگی‌اش پیگیر تحقّق برابری زنان با مردان بوده است. به علت اوضاع اجتماعی و عرف حاکم بر جوامع اسلامی، تحقّق این برابری و حضور اجتماعی زنان خانوادۀ عبدالبهاء و دیگر زنان بهائی این سرزمین‌ها نسبت به جوامع بهائی در غرب، دچار تأخیر زمانی شد. اما عبدالبهاء در سفرهای خویش به اروپا و آمریکا کوشید این تعلیم حیاتی و اساسی را در ذهن مردان غربی، چه بهائی و چه غیر بهائی، جا بیندازد که از اندیشۀ عقب‌مانده و پوسیدۀ تبعیض نسبت به زنان و باورهای نادرست دربارۀ توانایی‌های ایشان دست بشویند و با نگاهی نو به این نیمۀ دیگر جامعۀ انسانی که زاینده و پرورانندۀ انسان‌های دیگر است، بنگرند. 

از جمله نتایجی که عبدالبهاء برای برابری حقوق زنان با مردان بیان می‌کرد، این بود که زنان اگر حضوری مؤثر و مفید و برابر با مردان در امور مختلف داشته باشند و بتوانند در تصمیم‌سازی‌ها و ادارۀ امور جامعۀ بشری فعالیّت کنند، می‌توانند از بروز جنگ و کشتار میان بشر پیشگیری نمایند. عبدالبهاء ارتباط این دو آرمان بشری را چنین برقرار می‌کند: تعلیم و تربیت دختران مهم‌تر از تربیت پسران است؛ چون دختران، مادران آیندۀ فرزندان جامعه هستند. اگر مادران آینده، دانا و آگاه نباشند نمی‌توانند فرزندانی دانا و توانا – چه پسر و چه دختر – بارآورند. مادران نخستین مربیان کودکان‌اند که در سنین آغازین اساس تربیت جسمانی و روحانی و حتّی عقلانی کودک را می‌گذارند؛ پس باید در کمال دانایی و توانایی باشند. مادران باید همین اندیشۀ برابری همۀ انسان‌ها را، صرف نظر از جنسیت و نژاد و ملّیت و دین آنها، در ذهن کودکان خود بنشانند. احتمال اینکه مادران ناآگاه و نادان و بی‌سواد، خود متعصّب و مقلّد و اسیر اوهام و خرافات گوناگون باشند بیشتر است. فرزندانی که زیر دست چنین مادرانی تربیت شوند ناگزیر احتمال اینکه متعصّب و خرافه‌پرست باشند زیاد است. چون تعصّب از میان رود، جنگ و جدال نیز کاهش می‌یابد.

عبدالبهاء با الهام از تعالیم بهاءالله، اصل «وحدت تربیت» را مطرح می‌کند. تا زمانی‌ که همۀ جهان، تحت یک نظام واحد تعلیم و تربیت قرار نگیرد و همۀ کودکان و جوانان تابع اصول واحد تربیتی پرورش نیابند، دستیابی به صلح و وحدت دشوار، بلکه نشدنی است. اگر همه تحت نظامی واحد و وحدت‌محور و صلح‌پرور و ضد تعصّب و تبعیضات ناروا تربیت شوند، چون به مراحل رشد و بلوغ  رسند و در مناصب کارگزاری و تصمیم‌سازی و ادارۀ امور جامعۀ بشری قرار گیرند، مدافع اصولی خواهند بود که طبق آن تربیت شده‌اند و برابری انسان‌ها امری عادی خواهد شد. 

زنان چون از تعلیم و تربیت برابر با مردان برخوردار شوند و فرصت‌های رشد و تعالی در اختیارشان باشد، به حکم عواطف مادرانه و والای انسانی خود که از خشونت و خونریزی بیزارند و دوری می‌کنند، حاضر نمی‌شوند در جهان جنگی رخ دهد. چون هر جنگی ناگزیر باعث می‌شود که جوانانی در میدان نبرد به خاک و خون بغلتند و هیچ مادری حاضر نیست جوان برنا و برومند خود را برای اوهامی چون خاک و زمین یا نزاع‌های عقیدتی و یا به چنگ آوردن سلطه بر دیگران به میدان جنگ بفرستد. پس وقتی زنان همپای مردان در تصمیم‌گیری‌ها و ادارۀ امور سیاسی مداخله داشته باشند، نمی‌گذارند مردان قدرت‌طلب جهان را میدان جنگ و کشتار جوانان آینده‌ساز جامعه کنند.

از دیدگاه عبدالبهاء، برابری زنان با مردان فقط باعث تحقّق صلح و آرامش در جامعۀ بشری نمی‌شود. با اجرای این اصل مهم، جامعه از بخش مهمّی از نیروی انسانی خود نیز بهره‌مند می‌شود که تاکنون عاطل و باطل مانده بوده است. با ورود زنان به همۀ عرصه‌های زندگی اجتماعی، پیشرفت‌های شگفت‌انگیزی رخ خواهد داد. توجّه کنیم که این اندیشه بیش از یک قرن پیش در مجامع غربی بیان می‌شد که هنوز در آن جوامع نیز زنان، حضور مؤثری در عرصه‌های مختلف نداشتند و از آزادی زنان فقط برای امور ظاهری و تجملاتی استفاده می‌شد، نه اینکه زنان حق رأی داشته باشند یا بتوانند در مناصب مهم و تأثیرگذار سیاسی و  اقتصادی قرار گیرند. امروز که تا حدودی به‌تجربه، حضور زنان را در عرصه‌های گوناگون دیده‌ایم، بیشتر به روشن‌بینی عبدالبهاء باور می‌آوریم که چه‌گونه آیندۀ جامعۀ بشری را می‌دید. وی با تربیت زنان بهائی اروپا و آمریکا و تشویق مردان این جوامع به تلاش برای تحقّق برابری زنان با مردان، کوشید بذرهای این تحوّل بزرگ اجتماعی را بپاشد. امروز که  این بذرها هم در اندیشه‌ها و هم در واقعیّت جوامع، رشد کرده و به ثمر نشسته است، بهتر می‌توان فایده‌های این برابری را دید. جای تأسّف دارد که هنوز هم هیاهوی مخالفت با این حقّ شریف انسانی از برخی نقاط جهان شنیده می‌شود که زنان را پست‌تر و فروتر از مردان می‌دانند و در بازگرداندن کمترین حقوق انسانی‌شان مقاومت می‌کنند. امروز وضعیّت زنان در هر جامعه، یکی از مهم‌ترین شاخص‌های پیشرفت و تمدّن آن جامعه است.

عبدالبهاء به دوستداران خود می‌گفت که تعلیم برابری زن و مرد را باید از خانۀ خویش آغاز کنند. اگر زنان و مردان در زندگی زناشویی و خانوادگی، آیینۀ تمام‌نمای این برابری و خدمت به همدیگر نباشند، نمی‌توان انتظار داشت در جامعۀ بزرگ‌تر این برابری تحقّق یابد. زن و مرد باید به جان و دل خدمت یکدیگر کنند و در این قسمت هم مساوات داشته باشند. اندیشۀ برتری در هیچ‌کدام نباید باشد تا فرزندانشان نیز از آغاز در زندگی خانوادگی‌شان پدر و مادر خود را مظهر برابری و مهربانی و خدمت ببینند، نه آنکه به شعار خواهان و هوادار برابری باشیم ولی خود خلاف آن رفتار نماییم.

مرغ دریایی با بالهای باز در حال پرواز بر فراز آسمان. زنان و مردان هر کدام به یک بال تشبیه شده اند و هر دو برای پرواز ضروری اند

«… نساء و رجال، کلّ در حقوق مساوی. به هیچ‌وجه امتیازی در میان نیست؛ زیرا جمیع انسان‌اند فقط احتیاج به تربیت دارند. اگر نساء مانند رجال تربیت شوند هیچ شبهه‌ای نیست که امتیازی نخواهد ماند؛ زیرا عالم انسانی مانند طیور، محتاج به دو جناح است یک اِناث و یکی ذکور. مرغ با یک بال پرواز نتواند. نقص یک بال سبب وبال بال دیگر است. عالم بشر عبارت از دو دست است؛ چون دستی ناقص ماند دست کامل هم از وظیفهء خویش باز ماند. خدا جمیع بشر را خلق کرده، جمیع را عقل و دانش عنایت فرموده و جمیع را دو چشم و دو گوش داده، دو دست و دو پا عطا کرده، در میان، امتیازی نگذارده است. لهذا چرا باید نساء از رجال پست‌تر باشند؟ عدالت الهی قبول نمی‌کند. عدل الهی کلّ را مساوی خلق فرموده. در نزد خدا ذکور و اِناثی نیست هر کس قلبش پاک‌تر، عملش بهتر، در نزد خدا مقبول‌تر، خواه زن باشد خواه مرد. …»

(عبدالبهاء؛ پیام ملکوت؛ صص ۲۳۳-۲۳۲)

شاید این مقاله را نیز دوست داشته باشید:
عبدالبهاء و تولّد انسان: فصل۲، قسمت سوم

برای مطالعۀ بیشتر:

  1. خطابات عبدالبهاء(سه جلد)
  2. بدایع‌الآثار (سفرنامۀ عبدالبهاء به اروپا و آمریکا) تألیف محمود زرقانی (دو جلد)
  3. لوح هفت شمع وحدت اثر عبدالبهاء
  4. پیام ملکوت؛ گردآوری و تألیف عبدالحمید اشراق خاوری
4
  • تحریریۀ گنج پنهان

.دنکیم لاسرا و یسررب ار نآ یدوز هب ام میت .تسا هدش لاسرا امش هاگدید

ارسال دیدگاه

حد اکثر ۵۰۰ کلمه

13 دقیقه

مقالات اخیر

فیلم های اخیر