همراهی شما را با جویندگان «گنج پنهان» خوشآمد میگوییم. امیدواریم از مقالات، پادکست ها، ویدیوها و دیگر مطالب مربوط به اندیشه و آراء عبدالبهاء بهره بگیرید. تلاش ما این است که به طور منظم برنامه های متنوع ارائه کنیم. از شما نیز دعوت می کنیم به هر نحوی که میتوانید ما را در این جستوجو یاری نمایید و با پیشنهادها و نظراتتان به بهبود برنامه ها کمک کنید و دوستان خود را نیز به این سایت دعوت نمایید.
عبدالبهاء سومین فرزند میرزا حسینعلی نوری و آسیه خانم در شب پنجشنبه پنجم جمادی الاولی۱۲۶۰ هجری قمری برابر با دوم خرداد ۱۲۲۳ هجری شمسی و ۲۳ می ۱۸۴۴ میلادی در محلّۀ پامنار (دروازه شمیران قدیم) شهر طهران زاده شد. وی را به یاد پدربزرگ پدریاش عبّاس نامیدند. تولّد او همزمان با شبی است که در شیراز سیدعلی محمّد شیرازی معروف به باب خود را موعود اسلام نامید.
وقتی حکومت ایران پس از چهارماه زندانی کردن بهاءالله وی را به تبعید از ایران محکوم کرد، عبدالبهاء و خانوادهاش نیز ناگزیر شدند تن به این تبعید ناخواسته بدهند. آنها در روز چهارشنبه ۲۲ دی ۱۲۳۱ هجری شمسی برابر با ۱۲ ژانویه ۱۸۵۳ میلادی به مقصد قلمرو امپراتوری عثمانی روانه شدند. در این روز عباس هنوز نُه سالش تمام نشده بود که زادگاه محبوبش را برای همیشه ترک کرد.
عبدالبهاء و خانوده اش پس از دوازده روز توقّف در باغ نجیب پاشا بیرون شهر بغداد در روز شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۲۴۲ هجری شمسی برابر با اوّل می ۱۸۶۳ میلادی به سمت اسلامبول راه افتادند. این پایان اقامت در بغداد بود که بیش از ده سال به طول انجامید. عبدالبهاء در این زمان جوانی نوزدهساله بود که پدرش در جمع همراهانش خود را ظهور موعود همۀ ادیان دانست.
عبدالبهاء در واپسین مرحلۀ تبعید بهاءالله همراه پدرش در روز سهشنبه ۹ شهریور ۱۲۴۸ هجری شمسی برابر با ۳۱ اوت ۱۸۶۹ وارد عکا شد. آنها حدود پنج سال اخیر را در ادرنه اقامت داشتند. عبدالبهاء در آن زمان بیستوپنجساله بود و با پیگیریهای زیاد توانست مجوّز همراهی خود و خانوادهاش را با بهاءالله برای سفر به عکا به دست آورد تا در این مرحله نیز همراه پدر خود باشد.
نیمه شب شنبه ۸ خرداد ۱۲۷۱ هجری شمسی برابر با ۲۸ می ۱۸۹۲ میلادی بهاءالله این جهان را ترک نمود. بنا به وصیتنامۀ مکتوب و مهرشدۀ بهاءالله پسر بزرگ وی، عبدالبهاء، به عنوان جانشینش رهبر معنوی بهائیان جهان شد. عبدالبهاء در این زمان ۴۸ ساله شده بود. جسد بهاءالله را در شهر عکا و در آخرین خانهای که اقامت داشت به خاک سپردند. آرامگاه وی قبله و مهمترین زیارتگاه بهائیان است.
پس از چند سالی که حکومت عثمانی به بهاءالله و خانوادهاش اجازه داده بود که خارج از زندان در عکا اقامت کنند بر اثر توطئههای برادران عبدالبهاء و همدستیشان با برخی مأموران حکومت، بار دیگر عبدالبهاء را در زندان عکا حبس کردند. شروع این دوره از سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۲۸۰ هجری شمسی برابر با ۲۰ اوت ۱۹۰۱ بود و تا سپتامبر ۱۹۰۸ (شهریورـ مهر ۱۲۸۷ هجری شمسی) که انقلاب ترکان جوان پیروز شد، ادامه داشت.
چند ماه پس از آزادی عبدالبهاء، وی کار نیمه تمام خود را به پایان رساند و در روز دوشنبه اول فروردین ۱۲۸۸ هجری شمسی برابر با ۲۱ مارس ۱۹۰۹ میلادی که همزمان با عید نوروز بود، بقایای پیکر باب و انیس را در کوه کرمل به خاک سپرد. محل آرامگاه باب را بهاءالله در چند سفری که به حیفا نموده بود به عبدالبهاء نشان داده و او را مأمور این کار کرده بود.
عبدالبهاء پس از حدود یازده ماه اقامت در شهرهای مختلف مصر و استراحت برای بهبود بیماریاش در روز جمعه ۱۹ مرداد ۱۲۹۰ هجری شمسی برابر با ۱۱ اوت ۱۹۱۱ از اسکندریه مصر عازم بندر مارسی در فرانسه شد و برای نخستین بار قدم به خاک کشوری اروپایی گذاشت و سفری را آغاز نمود که طی دو سال به ده ها شهر اروپایی و آمریکایی سفر نمود.
عبدالبهاء پس از سفر نخست خود به اروپا سه ماه زمستان ۱۲۹۰ هجری شمسی را در مصر اقامت کرد تا اینکه بالاخره راضی به سفر آمریکا شد. روز شنبه 5 فروردین ۱۲۹۱ هجری شمسی برابر با ۲۵ مارس ۱۹۱۲ میلادی از رمله اسکندریه و از طریق ناپل ایتالیا با یک کشتی ایتالیایی عازم بندر نیویورک در ایالات متّحدۀ امریکا شد. حادثۀ ناگوار این سفر ممانعت از همراهی سه تن از جمله نوۀ محبوب عبدالبهاء، شوقی افندی بود.
عبدالبهاء در تاریخ پنج شنبه ۲۲ فروردین۱۲۹۱ / ۱۱ آوریل ۱۹۱۲ وارد آمریکا شد. عبدالبهاء در سفر هشتماهۀ خویش به ایالاتمتحدۀ آمریکا به 39 شهر این کشور سفر نمود و با بهائیان و دیگر مردم آنجا دیدار و گفتوگو کرد. عبدالبهاء به دیدار مردم بیسرپناه و سیاهپوستان آنجا رفت و در مجامع دانشمندان و رؤسای ادیان و مکاتب مختلف آنها را به صلح و دوستی و رفع اختلافات نژادی و دینی و برابری انسانها فراخواند. وی در این سفر سنگ بنای نخستین معبد بهائی را در شهر شیکاگو قرار داد.
سفر عبدالبهاء در تاریخ پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۲۹۱/ ۵ دسامبر ۱۹۱۲ پایان یافت. سفر عبدالبهاء به آمریکا دستاوردهای بسیاری داشت. وی هنگام بازگشت به اروپا و آغاز دور دوم سفرهایش در این قارّه به همراهانش گفت اهمّیت این سفر بعد معلوم خواهد شد. تا حال چنین امری واقع نگشته. در هیچ عصری دیده نشده که نفسی از شرق به دورترین سرزمینهای غرب مسافرت نماید و به تبلیغ تعالیم جدید و مسائل الهی در معابد و مجامع مختلف ناطق گردد، بهنحویکه احدی به او اعتراض نکند و سخنانش را انکار ننماید، بلکه همگان مجذوب شوند و نهایت عزّت و احترام را مراعات کنند.
عبدالبهاء در تاریخ جمعه ۲۱ آذر ۱۲۹۱/ ۱۳ دسامبر ۱۹۱۲ وارد انگلستان شد. عبدالبهاء در دور دوم سفرهایش به کشورهای اروپایی بیشتر بر موضوع لزوم صلح بین ملل و پیشگیری از جنگ تأکید کرد و سخن گفت. با شروع جنگ بالکان وی بیشازپیش خطر جنگ بزرگتری را گوشزد کرد. در این دور از سفر اروپا به کشورهای انگلستان، فرانسه، آلمان، مجارستان و اتریش رفت. وی در هنگام ورود به انگلستان، چکیدۀ سخنرانیهایش را در سفر هشتماههاش به آمریکا، دعوت همۀ مردم به وحدت عالم انسانی و صلح و پرهیز از جنگ و مهربانی با یکدیگر و پذیرش وحدت اساس ادیان الهی و دوری از تعصّبات جاهلانه و تقلید از اوهام، بیان کرد.
سفرهای عبدالبهاء به آمریکا و اروپا در مارسی در تاریخ جمعه ۲۳ خرداد ۱۲۹۲/ ۱۳ ژوئن ۱۹۱۳ پایان یافت. مهر پایانی بر دورهای مهم در زندگانی عبدالبهاء. او بعدها گفت که قصد دارد به سفری دیگر اقدام کند و این بار از طریق هند و چین بار دیگر به آمریکا و اروپا برود. قصدی که هیچگاه عملی نشد و فرصتش را نیافت.
عبدالبهاء در تاریخ سهشنبه ۲۷ خرداد ۱۲۹۲/ ۱۷ ژوئن۱۹۱۳ پس از پایان سفرهایش به آمریکا و اروپا بار دیگر به مصر رفت و چندی قبل از بازگشت به حیفا در آنجا ماند. در این چند ماه اقامت در مصر بار دیگر با شخصیّتهای شناختهشدۀ جهان اسلام و روشنفکران خاورمیانه و روزنامهنگاران گفتوگو کرد.
سفر تاريخی عبدالبهاء در تاریخ جمعه ۱۳ آذر ۱۲۹۲/ ۵ دسامبر ۱۹۱۳ پايان پذيرفت. وی طیّ این سفرها در مجامع و محافل و معابد و دارالفنونها و دانشگاهها و در حضور جماعت انبوهی از فیلسوفان و دانشمندان و صاحبان علوم و صنايع و رؤسای اديان و بزرگان قوم از هر طبقه و مرتبه، که در بعضی موارد تعدادشان از هزار نفر تجاوز مينمود، تعاليم اساسي و اصول و مبادی والای پدر بزرگوارش را که در کتابها و نامههای او آمده، به آهنگی بديع و بيانی بليغ و قدرتی بیمانند اعلام نمود و سياست الهی را به ملل و اقوام عالم همچنين به رهبران و زمامداران افکار عمومی بشر، ابلاغ کرد. ازجمله بيان تحرّی حقيقت فارغ از سوءتفاهم و تقليد، وحدت عالم انسانی محور تعاليم بهاءالله، وحدت اديان الهی، ترک تعصّبات مذهبی و جنسی و طبقاتی و وطنی، تطابق علم و دين، تساوی حقوق زنان با مردان و تعليم و تربیت اجباری و تعالیمی ازاینگونه.
عبدالبهاء در نیمهشب ۶ آذر ۱۳۰۰ برابر با ۲۸ نوامبر ۱۹۲۱ پس از یک دورۀ کوتاه بیماری درگذشت. در هنگام درگذشت بیش از هفتادوهفت سال عمر کرده بود. دوران زندگانی او در این جهان همزمان با شروع نهضتی بود که هنوز چنانکه بایدوشاید به آن نپرداختهاند. مراسم تشییع پیکر او صبح ۷ آذر ۱۳۰۰ (۲۹ نوامبر ۱۹۲۱) در حیفا و در حضور بسیاری از اشخاص مهم جامعۀ شام و
فلسطین آن زمان و انبوه دوستدارانش برگزار شد. پیکر او بهطور موقّت در ساختمان آرامگاه باب به خاک سپرده شد تا در آینده به آرامگاه اختصاصی وی منتقل شود. در یکصدمین سالگرد درگذشت وی قرار است این آرامگاه ساخته شود و پیکر او نیز در آنجا قرار گیرد.
آثار عبدالبهاء به شکلهای مختلف مکتوب و شفاهی و به زبانهای فارسی و عربی به جا مانده است. در نزدیک یکصد جلد آثار عبدالبهاء میتوان نظرات وی را در زمینههای کلامی، فلسفی، تفسیر کتب مقدّسه، اخلاق، عرفان، مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و تاریخ و خاطرات دید.